تاریخ «مزرعه نخودک» چنان تحتتأثیر نام و شهرت عارف نامی، مرحوم «شیخحسنعلی نخودکیاصفهانی» قرار دارد که حتی طبق باور برخی، این مزرعه نامش را از آن زاهد مشهور گرفته است. میدانیم که مرحوم نخودکی، سالیان پایانی عمر بابرکت خود را در مزرعه نخودک و سمزقند گذراند و در این مدت، مردم منطقه، هم از برکات معنوی حضور او بهرهمند و هم از توانایی مثالزدنیاش در طب ایرانی و شناخت گیاهان دارویی برخوردار بودند.
دانش گسترده آن زاهد عارف در طب ایرانی باعث شده بود در مداوای امراض گوناگون، تبحری خاص داشته باشد و صدالبته، این دانش و مهارت را بهرایگان دراختیار افراد بیبضاعت بگذارد، با این حال نامگذاری مزرعه نخودک، ارتباطی با سکونت موقت شیخحسنعلی اصفهانی ندارد.
با وجود محدود بودن اسناد و نشانههای تاریخی، نخودک قدمتی طولانی و تاریخی پربار داشته که در فرازوفرود حوادث گذشته، به فراموشی سپرده شده است. امروز کمترکسی را میشناسیم که درباره این روستای قدیمی، اطلاعاتی در دست داشته باشد و همین مسئله ما را بر آن داشت تا از نخودک بنویسیم و گوشههایی از تاریخ آن را برای اهالی مشهد و بهویژه ساکنان فعلی محدوده این مزرعه قدیمی بازگو کنیم.
مزرعهای که امروز از شرق به حوالی شهرک امامخمینی و ابتدای خیابان ایثارگران، از جنوب به حاشیه شمالی بولوارشفا، از غرب به انتهای بولوارابوطالب و از شمال به کمربندی شمالی مشهد (صدمتری یا بزرگراه شهید چراغچی) محدود میشود.
نام مزرعه نخودک در اسناد تاریخی، بیسابقه نیست. قدیمیترین سندی که در آن اسمی از این مزرعه برده شده و نگارنده این سطور به آن دست یافته است، سندی مربوطبه سال ۱۰۹۹ قمری (۱۰۶۷ خورشیدی) و دوره شاهسلیمان صفوی است که در آن به موضوع پرداخت وجوه نقدی و غیرنقدی به جمعی از مراجعهکنندگان، از محل درآمد مزرعه نخودک، اشاره شده است. (سند شماره ۳۲۸۹۹ مرکز اسناد آستانقدسرضوی).
این موضوع نشان میدهد که دستکم اراضی محدودی از این مزرعه قدیمی از همان دوره، موقوفه آستانقدسرضوی شناخته میشده است، با این حال قدر مسلم آن است که اراضی نخودک، بهطورکامل موقوفه آستانقدس نبوده و بخشهای نسبتا درخورتوجهی از آن، به مالکان خصوصی اختصاص داشته است.
نخودک قدیم، چنانکه از محتوای متون تاریخی میتوان استنباط کرد، از غرب به اراضی مزرعه «خایقان»، از جنوب به مزارع «میلکاریز» و «نکاح»، از جنوبشرقی به مزرعه و قلعه بسیار مشهور «سمزقند»، از شرق به «قریه عطار» و از شمال به مزارع «چاییش» و «کلاتهبوغا» محدود میشده است.
در مکتوبات رسمی و اداری دوره قاجار، کمترنشانی از نخودک وجود دارد -فیالمثل نمیتوان نام آن را در سند بسیار مهم «کتابچه میانولایت» یا «کتابچه تبادکان» که در دوره ناصرالدینشاه نوشته و در آن نام مزارع و روستاهای این مناطق ثبت شده است، یافت-، اما با درنظر گرفتن موقعیت جغرافیایی این مزرعه در برابر مسیر «کشفرود»، میتوان حدس زد که اراضی نخودک، از «کشفرود» مشروب میشده و مانند «خایقان» و دیگر مزارع حاشیه این رودخانه باستانی، دارای آب وهوایی معتدل بوده است.
مهدی سیدی در کتاب «جغرافیای تاریخی شهر مشهد»، وسعت مزرعه نخودک را چیزی در حدود سیصد هکتار زمین زراعی میداند که در دورههای متأخر، با «هفتاد خانوار رعیتِ عمدتا بیرجندی و نهبندانی بهصورت روستایی حاصلخیز و سرسبز، با باغی دلگشا در حاشیه شمالی شهر مشهد وجود داشته» که بعد از احداث بزرگراه شمالی مشهد -مشهور به «صدمتری» - به بخشی از شهر تبدیل میشود.
سیدی در کتاب خود، محل قرار گرفتن «قلعه نخودک» را داخل «ابوطالب ۵۷» در جنوب محور «صدمتری» میداند. در مزارع قدیم، قلعه، مکان زندگی کشاورزان و رعایای مشغولبهکار در مزرعه بوده و آنها با زن و فرزند خود در این مکان ساکن میشدند.
مالکان با استفاده از این شیوه، هم به رعایا خدمات جانبی میدادند و هم میتوانستند در موقع لزوم، از همه ظرفیت خانوادگی کارگران بهرهمند شوند که این بهرهمندی، گاه به ورطه سوءاستفاده و استثمار کشیده میشد؛ موضوعی که البته ارتباطی به نوشتار حاضر ندارد.
یکی از سؤالاتی که ممکن است درباره تاریخ «نخودک» به ذهن خوانندگان متبادر شود، دلیل نامگذاری آن است؛ آیا نخودک بهدلیل کاشت گیاه «نخود» به این نام معروف شده بود یا دلیل دیگری برای نامگذاری آن وجود داشت؟
در مزارع قدیم، قلعه، مکان زندگی کشاورزان و رعایای مشغولبهکار در مزرعه بوده و آنها با زن و فرزند خود در این مکان ساکن میشدند
در اینباره هر حرف و سخنی، بیش از حدس و گمان نخواهد بود؛ چون دلیل متقن و قابل اتکایی برای علت نامگذاری دراختیار نداریم. شاید این نامگذاری، حکایت از کوچک بودن قلعه این مزرعه یا رنگ خاص دیوارهای آن داشته است، اما این ادعا نیز، پا را از دایره حدسیات فراتر نمیگذارد.
معدود اسناد بهجامانده که در آنها به نام مزرعه نخودک اشاره شده است، نشان میدهد که تعیین محدوده اراضی این مزرعه، در حدود یک قرن گذشته، از چالشهای اصلی روابط ساکنان و مالکان آن با مزارع همجوار بوده است. دلیل این مسئله، احتمالا وجود زمینهای دارای مالک حقیقی درکنار اراضی موقوفه بوده است.
در قدیم، سازوکار مسّاحی و نشانهگذاری محدوده اراضی، بیشتر به عوارض طبیعی و مکانهای شناختهشده اتکا داشت و این دو عامل با تغییر خود در گذر زمان، اسباب اختلاف بر سر حدود اراضی را فراهم میکرد. این مسئله بهویژه در دوره پهلوی اول و با اجرای قانون ثبت اسناد و املاک کشور در سال ۱۳۰۵ خورشیدی، بیشتر بهچشم آمد و حادتر شد.
سندهای موجود در مرکز اسناد آستانقدس رضوی نشان میدهد که دستکم بین سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۵ خورشیدی، مالکان مزرعه نخودک با مزارع همجوار دائم در کشمکش و درگیری بودهاند. این دعوا از سال ۱۳۰۷ خورشیدی با «احضاریه اداره ثبت اسنادواملاک درخصوص ثبت و تحدید حدود مزرعه کلاتهبوغا» در شمال مزرعه نخودک آغاز شد.
این دو مزرعه که از اراضی حاصلخیز حاشیه کشفرود بهرهمند بودند، بر سر حدوحدود املاک در منطقه به مشکل برمیخورند، تاجاییکه محمدولی اسدی، نایبالتولیه وقت آستانقدس، ناچار به مداخله میشود و به روشی که از آن اطلاعی نداریم، دعوا را فیصله میدهد! (سند شماره ۶۶۴۹۲ مرکز اسناد آستانقدسرضوی).
با این حال، دعوای مربوطبه محدوده اراضی در این منطقه، مانند آتش زیر خاکستر باقی میماند تااینکه در سال ۱۳۱۴ خورشیدی، با طرح شکایت ساکنان مزرعه نخودک مبنیبر تعرض ساکنان مزرعه سمزقند به محدوده اراضی آنها، به اوج خود میرسد.
این غائله که احتمالا به زدوخوردی جدی انجامیده، بازهم با ورود نایبالتولیه وقت آستانقدسرضوی -احتمالا محمدولی اسدی که در آخرین روزهای حضورش در کسوت نایبالتولیه بود و البته در واپسین ایام حیاتش، پیش از اعدام متهم به دخالت در ماجرای مسجد گوهرشاد بود- ختم میشود، اما اصل دعوا به قوت خود باقی میماند و یک سال بعد از آن، در دوران نیابت تولیت فتحالله پاکروان، ماجرای دعوا بر سر تحدید اراضی، اینبار در مرزهای غربی مزرعه نخودک، میان این مزرعه و مزرعه «خایقان» تکرار میشود و مشکلات بیشماری را بهوجود میآورد.
درباره مالکان مزرعه نخودک هم، اطلاعات ما چندان گسترده نیست. میدانیم که باغهای زیبا و مزارع حاصلخیزی در اراضی این منطقه وجود داشته است که افراد مختلفی مالکیت آنها را دراختیار داشتهاند؛ مثلا طبق سند شماره ۲۰۴۱۱۳ مرکز اسناد آستانقدسرضوی، مربوطبه دوره قاجاریه، «هاشم ترک برنجفروش»، یکی از بازاریان مشهد، مالک بخشی از مزرعه نخودک بوده و قسمتی از کاه موردنیاز آستانقدس را از همین مزرعه تأمین میکرده است.
از مالکان شناختهشده متأخر مزرعه نیز میتوان به خانوادههای شهیدی و حبیباللهی اشاره کرد، با این حال شواهدی قابل مطالعه دراختیار داریم که نشان میدهد نزاع بر سر مالکیت بخشهایی از اراضی نخودک، در سالهای میانه دهه ۱۳۵۰ خورشیدی وجود داشته است.
طبق گزارشی که بیشتر به «رپورتاژ» شبیه است و روزنامه خراسان در ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ منتشر کرده است، ظاهرا شرکتی ساختمانی، بخشهای وسیعی از اراضی مزرعه را با هدف تبدیل آن به یک شهرک مسکونی و با موضوع تولید مسکن ارزان خریداری میکند، اما اختلاف بر سر وسعت مالکیت، کار را به دعوای حقوقی میکشاند.
مالک شرکت مزبور، در گزارش خود به روزنامه خراسان، مدعی میشود که جریانی با حمایت «عبدالرضا پهلوی»، یکی از برادران شاه مخلوع، دست به لابیگری زده و او را از حق مالکیتش در این منطقه، محروم کرده است. از فرجام این پرونده که ابعاد آن بر ما نامعلوم است، اطلاعی نداریم.
محدوده جنوبی اراضی نخودک، جایی در حاشیه شهرک امامخمینی فعلی، در سالهای نخست دفاع مقدس، به کمپ موقت اسکان جنگزدگان تبدیل شد؛ استقراری که خیلی زود با سکونت دادن آنها در دیگر نقاط مشهد، مانند خانههای سازمانی نیروی هوایی (شهرک شهیدبهشتی فعلی) به پایان رسید.
* این گزارش شنبه ۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۰۳ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.